اعتیاد و تعریف آن

اعتیاد چیست؟

تعریف اعتیاد در طی دهه های گذشته دستخوش تغییرات زیادی بوده است.در گذشته این تعریف، صرفا به وابستگی به مواد مخدر شیمیایی محدود بود.

بعدها اعتیاد رفتاری نیز مورد توجه قرار گرفت. البته در آغاز تعریف اعتیاد رفتاری بیشتر به رفتارهای جنسی اشاره می کرد.

کم کم مردم متوجه شدند
که با انواع دیگری از وابستگی مواجه هستند ولی تعریف اعتیاد شامل آنها نمی شد. اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به کار و اعتیاد به بازی های کامپیوتری تنها نمونه هایی از اعتیادهای جدیدی هستند که ما با آنها مواجه هستیم.

اعتیاد را به صورت‌های گوناگون تعریف کرده‌اند، از جمله: ضعف اخلاقی، کمبود اراده، ناتوانی در مواجه شدن با مسائل زندگی، بیماری جسمی یا ناخوشی معنوی.

به طور کلی اعتیاد رفتاری است که شخص به دلایل روحی و روانی یا در اثر مصرف مواد شیمیایی مانند شیشه، کراک و یا مواد طبیعی مانند ماری جوانا، تریاک دچار ضعف در کنترل تکرار عمل خود می‌شود،

و در این شرایط فرد مصرف کننده هرچه زودتر نسبت به ترک شیشه، ترک کراک، ترک ماریجوانا و سایر مخدر ها اقدام کند، شانس بهبودی کامل خود را افزایش میدهد

اعتیاد یک بیماری است و هر بیماری قابل درمان است، همچنین با پیشگیری اعتیاد از طریق آموزش‌های خودکنترلی، میتوانیم از این بیماری جلوگیری نماییم .

ضعف اراده بیماری نیست ولی به دلیل تاثیر مخربی که روی سیستم عصب مرکزی شخص میگذارد نوعی بیماری فرض می‌شود و با ایجاد اختلال در کنترل سیستم رفتار-پاداش، موجب تکرار آن رفتار می‌شود.

اعتیاد مدارهای عصبی مربوط به سیستم پاداش، انگیزش و حافظه را در مغز مختل میکند و اختلال در این سیستم مغز باعث بروز عوارض بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، اجتماعی، روحی و روانی میشود.

اعتیاد را می‌توان تلاشی به منظور کنترل چرخه‌های غیر قابل کنترل دانست. وقتی افراد مصرف‌کننده از یک ماده شیمیایی به منظور تغییر خلق خود استفاده می‌کنند بر آن گمانند که می‌توانند این چرخه‌ها را کنترل کنند.

 

اعتیاد فرآیندی تدریجی و در جهت تلاش برای کنترل و ارضای آرزوی خوشبختی است ،
اعتیاد را می‌توان نوعی بیماری تلقی کرد که از یک حالت معین غالباً گنگ آغاز می‌شود به یک نهایت می‌رسد ،
تمامی فرایند های اعتیاد آور دارای یک وجه اشتراک هستند که همان جست‌وجوی بی‌هدف تمامیت، خوشبختی و صلح از ورای یک رابطه یا یک واقعه است.

مهم نیست اعتیاد به چه چیز باشد، مصرف‌کنندگان از یک واقعه به منظور تغییر خلق، یا ایجاد خلسه استفاده میکند.

 

پس از مدتی
تقسیم بندی دیگری در تعریف آن شکل گرفت: اعتیاد فرایندی در برابر وابستگی شیمیایی. مثلا وابستگی به قمار به عنوان اعتیاد فرایندی و اعتیاد به هرویین به عنوان اعتیاد شیمیایی در نظر گرفته شد.

اما
این تقسیم بندی جدید در تعریف مصرف از دیدگاه روانشناسی، گرچه در مجامع علمی مفید بود ولی در فضای عمومی جامعه تاثیر مثبت چندانی نداشت.

چون نسل جدیدی بوجود آمده بودند که اعتقاد داشتند برخی از مواد مخدر وابستگی شیمیایی ندارند و فقط وابستگی فرایندی دارند. پس چون خطر کمی دارند می شود به سراغشان رفت.

در صورتی که متخصصان معتقد بودند که بسیاری از وابستگی ها فرایندی خطرناکتر از اعتیادهای شیمیایی هستند و همچنین ترک کردن آنها دشوارتر است. اما امروزه در اکثر منابع تعریف وابستگی به گونه ای است که همه انواع وابستگی را به خوبی پوشش می دهد.

در صورتی که بخش مشترک تعاریف مختلف را مرور کنیم تا به تعریف ساده وابستگی برسیم شاید تعریف زیربرای وابستگی مناسب باشد:

هرنوع درگیرشدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش، برای ذهن ما خوشایند بوده و هربار تجربه آن محرک، رغبت درونی ما را به تکرار آن تجربه بیشتر کند.

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x